ازانفجارخلاقیت تا حرافی فلسفی
علیشاد لربچه علیشاد لربچه

فلسفه آمریکا، نام ها و نظرها .

نایسبیت میگفت درفلسفه آمریکا به سبب مهاجران اروپایی همچون: انیشتین،کارناپ،مارکوزه وغیره، انفجارخلاقیت روی داده است. ما آنزمان درجلسات خوابگاه دانشجویی میگفتیم که فلسفه باید انسانی، انقلابی،اجتماعی،روشنگرانه،وماتریالیستی باشد، درحالیکه مورخین غربی،فلسفه آمریکا را عمدتا : عملگرا،تجربه گرا،وقابل استفاده،تعریف میکنند.

دردوره استقلال وانقلاب آمریکا،ازمتفکرینی مانند فرانکلین،امرسن،پیرس،و جیمز نام آمده. درآن دوره جریانات فلسفی اروپایی مانند: افلاتونی،پوریتانی مسیحی،تجربی واقعگرایانه،عرفانی شخصی، و علمی مثبت گرایانه،باهمدیگرتصادم کردند.

فرانکلین ازگروه اول متفکران آمریکایی درقرن 18 به رد مسیحیت پروتستانی انگلیسی وبه دفاع از جهانبینی عملگرایانه پرداخت.اومیگفت که عصرما عصر عقل وتحقیق آزاداست وهرادعایی باید در مقابل آندو صحت خودراثابت کند.زمانیکه امرسن فعال شد،درتاریخ سیراندیشه آمریکایی،جریاناتی مانند ایدههای انقلابی،دمکراتیک،جمهوریخواهی،آزادیخواهی،وحقوق بشری،قبلا ریشه زده بودند. امرسن را حتی نیچه،متفکری نوگرا میدانست، گرچه اودارای افکاری سیستماتیک نبود.امرسن میگفت که یک انسان نمی تواند همزمان دو ارباب داشته باشد.

پیرس که به جریان تکامل انسان بادیدی متافیزیکی می نگریست،ازطرف ویلیام جیمز پایه گذار فلسفه عملگرایانه(پراگماتیسم) معرفی شده است، گرچه امروزه اندیشه های اورا بخشی از واقعگرایی عملگرایانه میدانند. وی میگفت که علوم فیزیک وریاضیات باید یک شکل عملی بیابند تا بتوانند واقعیات رانشان دهند.

ویلیام جیمز باطرحهای عملگرایانه خودمشهوریت جهانی یافت.اومیگفت که تجربه تنها اصل شناخت است ومفاهیم راباید بعنوان مفاهیم تجربی کشف کرد. جیمزمانند امرسن پانته ایستی(طبیعت خدایی) بود و میگفت آنهایی که انسان را درمرکز تحقیقات خودقراردهند،هومانیست هستند. بعدازاو پراگماتیسم آمریکایی رانوعی ایده آلیسم مدرن بحساب آوردند. دراین دوره،درحالیکه فلسفه روس؛به نقل از مورخین بورژوایی،بعدازانقلاب،تبدیل به یک دکترین حزبی شده بود،فلسفه قرن بیست آمریکا رشدی سرسام آورنمود که نه تنها فلسفه اروپایی راپشت سرگذاشت بلکه بطورجهانی موردتوجه قرارگرفت. اروپا دیگر بقول منقدین،هیچگاه متفکرانی به مشهوریت راسل،سارتر،وهاوتمن تحویل نداد و مهاجرین فلسفی آمریکا،همچون انیشتین،کارتاپ،ماکوزه،وغیره،غیرازنفوذ دررشته های اقتصاد،فیزیک، فرهنگ و غیره،واردفلسفه نیزشدند.

ازجمله مقوله های فلسفی اروپا که وارد آمریکا شدند: مثبت گرایی منطقی،تجزیه وتحلیل زبانی، پدیده شناسی،فلسفه هستی شناسی، و مارکسیسم، بودند.درفلسفه آمریکا مانند بازار رقابت آزاد،غالب موضوعات قابل عرضه گردیدند. درحالیکه دراروپا مبارزات عقیدتی وبحث اصول،رواج داشت، در آمریکا به طرح موضوعات نوپرداخته شد، و به نقل از یونانیهای باستان میگفتند که هرچه جریانات فلسفی بیشترباشد،بهتراست.درغالب دانشگاهها کارگروهی وهمکاری فکری،پایه تحقیقات فلسفی قرار گرفت. وسرانجام واقعگرایی برطبیعتگرایی،عملگرایی،ورفتارشناسی- و طبیعتگرایی برروشنفکرگرایی و اخلاقگرایی مسلط شدند.صفت خاص فلسفه آمریکا،نه هیراشی سلسله مراتبی روی همدیگر بلکه همزیستی مسالمت آمیز درکنارهم بود.

درسال 1933 متفکری بنام سلا،وخالق کتاب " مانیفست هومانیسم " توجه آمریکایی هارا به هومانیسم جلب کرد، و فیلسوفی بنام کوهن،منطق راسل را به موضوعات اخلاقی وفلسفه اجتماعی تعمیم داد.

دوی،ازگروه دوم،غیرازواقعگرایی،لیبرال وهومانیست نیزبود.اورانماینده تاریخ اندیشه امریکایی در قرن بیست میدانند. فلسفه اوازآغازتجربی وعملگرابود وهمچون واقعگرایان به متافیزیک هگل جواب منفی داد. وی میگفت که تفکر هدف نیست بلکه طبق شرایط ، وسیله جهت یابی – و شناخت، یک فرم غلبه بر هستی است. اوارزش خاصی به عمل اجتماعی میداد ودردانش وطبیعت انسان،مبلغ تکامل و روانشناسی بود.فیلسوفی بنام مد از مکتب عملگرایی را قلب- و دوی را مغزآن میدانستند. او میگفت که انسان باید یک عضو جامعه ومحیط اجتماعی باشد و نقشی بعهده گیرد تا هویتی داشته باشد. واقعگرایی اجتماعی اوراگاهی نسبیت گرایی عینی نیزنامیده اند.درآمریکا،شناخت فرویدی و انشتینی رابصورت تئوری فلسفی واردعمل نمودند.

سانتیانا، یک مهاجر اسپانیایی را نماینده فرم دیگر نسبیت گرایی و رئالیسم شکاکانه بحساب می آوردند. اوبه رد ایده آلیسم،مثبت گرایی، و ذهنی گرایی پرداخت. فلسفه او در ناتورالیسم فعلی ریشه دارد. و رئالیسم انتقادی اوتحت تاثیر عرفان هندوئیستی است.

 کارناپ که تحت تاثیر فرجه،راسل،و ماخ بود، خود روی گودمن و کوین از گروه سوم اثرگذاشت واز این طریق ترکیبی از فلسفه اروپایی وآمریکایی راباعث شد. ولی گودمن خلاف تمایلات افلاتونی کارناپ کارمیکرد. کوششهای تئوری شناخت ومنطقی اوباعث شدند که اورا درنزدیکی هستی شناسی جدید بحساب آورند. او واقعیت را نسبی میدانست.

کوین از گروه سوم درزمینه فلسفه تئوریک مهمترین متفکرآمریکایی است. اوزیرتاثیر کارناپ به محفل وین پیوست. وتحت تاثیر پراگماتیسم ورفتارشناسی بود و بجای پرسشهای عمومی روشهای آنالیزی،روی موضوع مترادفها دررشته زبان فعال بود. مهمترین کتاب اوبعداز سال 1945 " کلمه و شیئ " حاوی تئوری معنی،مهمترین اثرفلسفی درآمریکای بعدازجنگ بحساب می آید.

پوتنام ، که خود تحت تاثیرکانت است،راهنمای فلسفه آمریکا از نئورئالیسم به رئالیسم انتقادی بود وآنرا به واقعگرایی درونی رساند. او همچون کریپکه یکی از نمایندگان مهم فلسفه ریاضی است و به طرح پرسشهای فلسفی درمکانیک کوانتم،نظریه شناخت،نظریه علم،زبان، و متافیزیک پرداخت. درزمان او روانشناسی اهمیت خاصی یافت- و زبان،پلی شد میان واقعیت وزبان- و آنالیز معنی، اهمیت خاصی یافت. آینده نگری او کوششی بود برای دخول ایدهها و فاکتورهای اجتماعی ومحیط زیست،درفلسفه زبان وتئوری شناخت.

ازجمله تئوریسینهای فلسفی نسل جدید،کریپکه است. او نه تنها به تجزیه وتحلیل مفهوم هویت  پرداخت بلکه موضوعات روانشناسانه و متافیزیکی راواردتحقیقات منطقی نمود.

ازگروه چهارم،بلانزارد،خودرابا سئوالات نظری وعملی،زبانی وفلسفه طبیعی مشغول کرد.اونشان داد که درکنار رئالیسم، ایده آلیسم نیزدرآمریکا پیروانی دارد.فیلسوفی بنام لو راازجمله نسل دوم پراگماتیسم میدانند.اودرتجزیه وتحلیل تمایل به سنتز دارد و تحت تاثیر پیرس،جیمز،راسل،وایتهد،و کانت بود. بلک که متولد روسیه بود،درآمریکا خالق " آنالیز فلسفی " است و به جستجوی رابطه زبان وهستی پرداخت.تجسس او از گراماتیک به ریاضیات بود.

درگروه پنجم، هوک که شاگرد دوی است،خودرا بافلسفه عملی سرگرم نمود.اوبرای تراژدیهای زندگی  که معمولا محصول جدلهای کلامی هستند،تفاهم داشت و خود از مشاجرات حرفی هراسی نداشت ودر دهه های 20 و 30 خواهان رابطه بهتری با مارکسیستها گردید و کوشید تا مارکسیتها را با نمایندگان فلسه پراگماتیسم و ناتورالیستی آشتی دهد. اورا یکی از رهبران فلسفه اجتماعی درقرن بیست میدانند . استفنز از دید مثبت گرایی منطقی به تحقیقاتی میان زبان واخلاق پرداخت. وراول سالهاست که نماینده اخلاق مدرن درفلسفه آمریکا شده است .

         -------------------------------------------------------------------------------------

اسامی 17فیلسوف آمده در متن بصورت 5 گروه زیر بصورت لاتین :

I.1. B.Franklin (1706-1790),2. R.W.Emerson(1803-1882),3.C.S.Peirce(1839-1914),W.James(1842-1910)

II.1.J.Dewey(1859-1952),2.G.H.Mead(1863-1931),G.Santayana(1863-1952)

III.1.N.goodmann(1906-1998),S.Kripke(1941- ?),W.O.Quine(1908-?),4.H.Putnam(1926-?)

IV.1.B.Blansard(1892-1966),2.C.J.Lewis(1883-1964),3.M.Black(1909-?)

V.  1.S.Hook (1902- ? ),2. J. Rawls (1921- ? ), 3. C.L. Stevenson ( 1908 - ? ) .


April 12th, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
علمي و معلوماتي